سلام به تمام بچه های گل
ببخشید از این که وقت نمیکنم به وبلاگتون سر بزنم
تا اونجایی که وقت اجازه بده مطمئن باشید سر میزنم
این دفعه اومدم یه شعر جالب واستون بنویسم
شعرش از آهنگای جالب و زیبای محسن چاوشی
تو شعرای سپید من جایی نمونده واسه تو
سیاهی و دربدری از روزگار من برو
برو دیگه دوست ندارم یه لحظه پیشم بمونی
دیگه نمیخوام تو گوشم شعرای غمگین بخونی
اگه بمیری هم بدون که دشمن جون منی
دلم میخواد هر جوری هست کنار من جون بکنی
دنیای من روشن و تو دشمن روشنی ها
خورشید من داره میاد بی سروپای روسیا
میخوام روزای خوب من شکنجه ی جونت بشه
سپیدیای من تو رو تا مرز مردن بکشه
سیاهی و دربدری غصه ی ناتموم من
چقدر باید گریه کنم از من و گریه دل بکن
...
بقیه شو نمینویسم چوی اگه بنویسم اونوقت شعر مخصوص افراد خاصی میشه
اینه که بهتره بقیه شو برین از آهنگش گوش بدید
بدم نمی آد آهنگ سه شنبه ها رو هم بنویسم
عزیزم یادت می یاد سه شنبه ها
پابه پای هم می رفتیم تا کجا
کوچه های خلوت یادت می یاد
اون همه صداقتا یادت می یاد
عزیزم یادت می یاد که گریه هات
چه جوری آتیش به جون من می زد
نمیشد بهت بگم دوست دارم
تا میخواستم زبونم بند می اومد
...
بقیه شو هم بهتره که برین گوش بدین
در کل چطور بود...
سلام... وبلاگت خیلی قشنگه
نشعرایی هم که انتخاب کردی زیباست
خوش سلیقه ای
براتون آرزوی موفقیت میکنم
یا حق
سلام به دوست گلم...ببخش دیر آپ کردم و دیر سرزدم... دلیلش رو تو وب نوشتم...منتظر حظورت در کلبم هستم...در پناه حق یا علی...
سلام ...
من اپم ... خوشحال میشم بیایی...
موفق باشی ...
بای ....
عکس بالاییه خیلی نازه
بازم از این کارا بکن
سلام آقا یاسان
شعر زیبایی بود آفرین داره پس آفرین
یا علی
وبلاگ خیلی قشنگی بود امیدوارم بازم ازاین وبلاگهای قشنگ بنویسی